در سال 1897 در لندن، وقتی خفاشی اسباب بازی سازی به نام “فیلورشام” را می رباید، دختر پریشان خاطر او یعنی “آلیویا”، تصمیم می گیرد از “کارآگاه بازل” (موش شرلوک هلمز معروف) کمک بگیرد…
هورتون صدایی میشنود
با من بمان دورامون
دو به دو: بر فراز دریا
والاس و گرومیت: نفرین موجود خرگوشنما
مینیونها
سرنوشت غریبه جعلی
شجاع
تایتان های نوجوان