زمانیکه چارلز فاستر کین، غول ثروتمند روزنامهدار، میمیرد، تنها یک کلمه میگوید: «غنچهٔ رز».
تهیهکننده فیلم مستند زندگی کین از گزارشگر تامسون میخواهد تا دربارهٔ زندگی و شخصیت کین تحقیق کند و به ویژه معنای کلمه آخر پیش از مرگش را کشف کند. تامسون با دوستان و بستگان کین مصاحبه میکند و داستان کین در رشتهای از گذشتهنما (فلاش بک) شکل میگیرد. ابتدا او به همسر دوم کین سوزان الکساندر مراجعه میکند. اما او که از حال مساعدی برخوردار نیست…. همشهری کین روایت برگشتن انسانها به دنیای معنوی کودکانهشان و پوچی مادیات است.