داستان یکی از موسسین شهر لینکلن آمریکا، بهنام جان شزم است که به خاطر ورود فردی بهنام لورنس مورفی به داخل شهر نگران است، چون انگیزههای مورفی از فعالیتش در شهر مشخص نیست. شزم بههمراه هنری تانستال، یکی دیگر از مزرعهداران منطقه، تلاش میکند تا از ابزار قانونی برای مقابله با مورفی استفاده کند، اما او هم بههمان اندازه میتواند از قانون استفاده نماید. اختلاف آنها کمکم به تقابل و درگیری میانجامد و در این بین کارگر تانستال، یعنی بیلی بونی هم وارد ماجرا میشود.