در مانتابن سال 1944 جولین دندی زیر عمل جراحی در یک بیمارستان محلیست و مردم مانتابن از ورود ارتش المان ترسیده اند. او از دوستش فرانسوا درخواست میکند که زن و دخترش را با ماشین فراری دهد...
آیوانهو
سر آلفردو گارسیا را برایم بیاور
ساکو و وانزتی
شعله
اقای مکینتاش
جاناتان مرغ دریایی
دزد دوچرخه
انتقام جویان